دی ماه نود و هفت بود که دوباره تصمیم به نوشتن گرفتم، برای چندمین بار بود که بین نوشتن فاصله می انداختم و از خودم حسابی ناراضی بودم.

از دی ماه نود و هفت یه شور خاصی درونم شکل گرفته بود تا دوباره شروع کنم، شروع کنم به بازی با کلید های کیبورد، شروع کنم تا هرچی درونم هست رو دوباره بریزم بیرون. بااینکه در دوران سربای به سرمیبردم اما از کوجکترین موقعیت که به اینترنت دسترسی پیدا می کردم سعی میکردم استفاده کنم و وبلاگم رو بروز کنم. تقریبا میشه گفت موفق هم بودم در این کار، البته به جز یکی دومورد که اقامت طولانی رودر بندر عباس سپری کردم و اینترنت برام دست نیافتنی بود. در اون دوران خودم روبیکار نمیگذاشتم و هرموقع که میتونستم در خلوت خودم شروع به سیاه کردن دفتری میکردم که شرح حال دوسال از زندگی در دوران سربازی رو برام به یادگار نگه داشته.

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها